آموزش نکات تربیت فرزند

نقش پدر درتربیت دختر

1397/6/31 23:36
نویسنده : مشاور
556 بازدید
اشتراک گذاری

    یکی از موضوعاتی که امروزه مطرح است رابطه پدر و دختر و مقدار زمانی است که با هم صرف می‌کنند و از مشکلات، خوشی‌ها، و نگرانی‌های یکدیگر آگاه می‌شوند. بعضی از پدرها این‌گونه احساس می‌کنند که تربیت فرزندان چه دختر و چه پسر برعهده همسران‌شان است و خودشان تنها و تنها وظیفه برآورده کردن هزینه‌های مادی خانواده را برعهده دارند، درحالی که نقش پدر در کمک کردن به فرزندان و پیشگیری از آلوده شدن با ویروس‌های مختلف و خطرناک جامعه بسیار مهم است.

    تربیت فرزند از سال های ابتدایی زندگی اش آغاز می شود.  مادر فرزند را به دنیا می‌آورد و پدر دنیا را به او می‌شناساند. امروزه در جامعه ما تصویر پدران نشان‌دهنده آن است که آنها در مراقبت از کودک نقش كمرنگي نداشته اند و گاهی  تربیت فرزند را به طور کامل به همسرانشان سپرده اند. این پدران نقش خود را به نان‌آور خانواده بودن خلاصه کرده اند و به الگویی مقتدر اما دور از دسترس فرزندان تبدیل شده اند.   باید توجه داشت که نقش پدر در واکسینه شدن فرزندان مخصوصاً دخترها در مقابل ویروس های مختلف و خطرناک جامعه بسیار مهم است، و واگذاری تربیت فرزند‌ان به ماد‌ر و خالی کرد‌ن مید‌ان تربیت از پد‌ران، فرزند‌ان را معمولاً با مشکلات و اختلالات رفتاری غیرقابل جبران مواجه می‌سازد‌ .[1]

    تحقیقات جدید روانشناسان و هم منابع اسلامی ما تاکید دارند که مسئولیت اصلی در تربیت فرزند خصوصاً دختران ، با پدر است. در خانواده هایی که پدر حضور جدی دارد و به مسئولیت و هدایت خانواده پرداخته اند، فرزندان بسیار موفق تر، رشد یافته تر و آماده تر برای زندگی هستند؛ اما در خانواده هایی که پدران حضور نداشتند و تنها مادر مسئولیت تربیت فرزند را به عهده داشته، تربیت موفق نبوده و شخصیت فرزندان به درستی شکل نمی گیرد و فرزندان به صورت غیر مقاوم و نا پخته هستند.این کاملا برخلاف تصوری است كه در حال حاضر صورت گرفته است و به همین جهت است که فرزندان، در نوجوانی و جوانی و حتی زمان ازدواج با مشکلات زیادی مواجه می شوند؛ چرا که آن پختگی و مقاومتی که لازمه یک زندگی مستقلانه است در آن ها دیده نمی شود.

    یکی از حقوق فرزندبر پدر این است كه نام نکویی را برای او انتخاب کند و حق اسم گذاری بر عهده پدر است؛ چرا که اسم بر روح و روان فرزند تاثیر می گذارد ازدواج فرزند، حق دیگر پدر بر فرزند است .پدر موظف است زمینه های ازدواج فرزندان را فراهم کند، اگر ازدواج به تاخیر بیفتد و باعث شود فرزند دچار خطا و انحراف شود، پدر در این گناه شریک می شود. پیامبر (ص) فرمودند: «حقوق فرزند برپدرسه چیز است: نام نیک براونهادن،سواد آموختن ،به هنگام رشد وبلوغ وسایل ازدواجش رافراهم نمودن » [2]

    در متون دینی می بینید که نقش تربیت به عهده پدر است .امروزه کم کم نقش پدر ها در تربیت به یک نقش غیرمستقیم تبدیل شده و نقش مستقیمشان مغفول مانده است. نقش غیرمستقیم پدر آن طور که می توان در نظر گرفت، آماده کردن شرایط است؛ اینکه خانه و سرپناهی برای خانواده و فرزندانش فراهم کند، از لحاظ امور غذایی به فرزندان رسیدگی کند و یک فضای آرام روانی در خانواده ایجاد کند. در بسیاری از خانواده ها نقش پدر به همین موارد خلاصه شده است و پدر خوب، پدری است که در خانواده ایجاد تنش نکند و تربیت فرزند بیشتر از مادر خواسته می شود. این روش تربیت یک نوع عدم تعادل تربیتی را ایجاد می کند، در حالی که پدر و مادر هر یک دارای نقش مستقیم و غیرمستقیم هستند و نمی توان نقش های هر کدام را به دیگری واگذار کرد.مادر به واسطه محبت بی حد و مرز و بی شائبه ای که نسبت به فرزند دارد، بیشتر خیال ورزی های کودک را تقویت می کند و پدر به واسطه ارتباطی منطقی که با کودک دارد می تواند ارتباط کودک با واقعیت را تقویت کند.[3]

   دختران نیاز دارند برخی واژگان محبت آمیز را از زبان پدرشان بیاموزند؛ جملاتی مثل اینکه امروز چه لباس قشنگی پوشیدی و ... دختری که چنین واژگانی را کمتر از پدرش می شنود، ممکن است با شنیدن هر یک از این واژگان از سوی جنس مخالف در بیرون از خانه دلش بلرزد و فضاهایی برای انحرافش ایجاد شود. اینکه فرد تشنه محبت جنس مقابل باشد و زیر و بم های جنس مخالف را بشناسد، نیازمند این است که با این جنس ارتباط داشته باشد.البته کم وکیف این ارتباط نباید درحد ارتباط با همسر باشد بلکه درحدی که دخترتوجهات پدرانه را درک نموده ومحبت اورا جایگزین هرنوع محبت بیرون ازخانه کند .

     به هر حال دختران تمایلی به زینت آرایی و خودآرایی دارند و این نیاز باید در محیط خانه و توسط والدین تأمین شود و دختر نیاز به دیده شدن دارداگر دختران از والدین خود جملات محبت آمیز دریافت کنند با شنیدن هر ابراز علاقه ای از سوی جنس مخالف در بیرون از خانه دستپاچه نمی شوند. بدین ترتیب دختر اعتماد به نفس لازم را به دست می آورد و به استواری شخصیت می رسد.

3-3-21- فلسفه ضرورت رضایت پدر درازدواج دختر

    «این مطلب که اجازه ازدواج برای دوشیزگان لازم است به قصور وعدم رشد عقلی وفکری زن مربوط نیست بلکه یه گوشه ای ازروان شناسی زن مربوط است .یعنی حس شکارچی گری مرد وحس خوش باوری زن نسبت به وفا وصداقت مرد.»[4] لطافتهای روحی وظرافتهای عاطفی دختر ،آنگاه که درفضای محبت وعلاقه به جنس مخالف قرار می گیرد،احتمال نادیده گرفتن برخی واقعیت ها وکاستی ها را به دنبال دارد؛ علاوه براین ، چون دختران به خاطر حیا وعزت نفس قوی خود،در ازدواج پیش قدم نمی شوند وطلب و درخواست ازطرف پسر صورت می گیرد،ممکن است حیا مانع از آن شودکه دختر همه ویژگیهای پسر وسابقه اورا بشناسد وباآگاهی کامل تصمیم گیری کند. درچنین مواقعی ،پدر که براحساسات خود غلبه دارد ونیز دارای تجارب فراوان وشناخت کامل ازجنس مرد است،می تواند مثل باغبانی دلسوز ومهربان وکاردان ازگل لطیف وظریف خویش مراقبت کند وبه راهنمایی او بپردازد.  [5]

 

 

3-3-22- علاوه برجامعه وخانواده عوامل دیگری دربستر سازی تربیت دینی یا عدم تربیت دینی دختران نقش دارند:

   الف- دوست : «درروایات اهل بیت (ع) وسخنان بسیاری ازروانشناسان وعلمای مذهب تأکیدی فراوان براهمیت دوست درسنین نوجوانی وبلوغ جوانی به چشم می آید .دختران به دلیل برخورداری ازروحیه حساس وعاطفی دربسیاری ازموارد بادوستان خویش دوستی های عاطفی شدید ایجاد مینمایند . حال اگردرانتخاب دوست اشتباه کنند ودوست آنها فردی گمراه وسبکسر وگناهکار باشد آنها نیز به سمت وسوی گناه وانحراف کشیده میشوند.»[6]

   ب- بی تجربگی وساده لوحی : «بی تجربگی وساده لوحی دربسیاری ازمقاطع زندگی به انسان لطمه وارد میکند .دختران جوان باآن روحیه ضعیف نباید به حرف هرکسی گوش دهد ویاباهرکسی هم قدم شود.گاهی اعتماد بیجا وبی تجربگی وساده لوحی دخترانی راتباه میکند.به گونه ای که دیگر راه بازگشت برایشان باقی نمی ماند»[7].

   ج- عشق وعاشقی :«عشق ازبرترین نعمتها وموهبات الهی بوده است که خدا به بنی آدم عطا کرده است. عشق راستین خستگی وناراحتی ندارد. آرامش ،صفا، صمیمیت،مهربانی ودرستی همه ازآثار عشق است .هوس تنها ساعتی لذت به همراه دارد اما عمری پشیمانی دارد.تفاوت قرار دادن میان عشق وهوس بسیار مهم است.»[8] پدران ومادران ،باید بکوشند دختران خویش را بامعنای راستین عشق وعاشقی آشنا نمایند وازپیامدهای هوسهای زودگذر آشنا سازند. دختران باید تفاوت عشق وهوسهای زودگذر را تشخیص دهند. برخی ازروان شناسان عشق وعلاقه نوجوانان رابردونوع می دانند: عشق عاطفی (ملکوتی)، عشق شهوانی

   «منظور ازعشق (ملکوتی )،عاطفه محبت وعلاقه ای است که نوجوان به طرف مقابل احساس می کند وگاهی هم نوجوانان از آن به (عشق پاک)تعبیر می کنند. در این مرحله عشق جنبه ی جسمانی و شهوانی ندارد بلکه با نوعی تمجید و تحسین و احساس فداکاری توأم است و نوجوان به شدت پرهیز دارد که این نوع احساس را با بر چسب علاقه ی جنسی لکه دار کند و از آن به عشق آسمانی یاد میکند .»[9]موریس دبس این نوع گرایش را (عشق های افلاطونی)مینامد و آنرا مشتمل بر احساسات محبت آمیز  می داند.[10]

3-3-23- هدف هجوم دشمنان فرهنگی دختران جوان و زنان  هستند  

     تأثیرگذاری زنان در جامعه ایرانی- اسلامی بر هیچ کس پوشیده نیست و هجمه علیه فرهنگ و تمدن ایرانی با محوریت زن صورت می گیرد و تلاش دشمنان بر این است که فرهنگ زن مسلمان ایرانی را به دلیل تأثیرگذاری و نقش آن در جامعه تخریب کنند.و از طریق جنگ نرم و هجمه فرهنگی علیه ایران اسلامی به فرهنگ و تفکر زنان خدشه وارد نمایند.آنها سعی می کنند از طریق فضای مجازی ماهواره و اینترنت، نماد و الگویی از زن غربی را در جامعه معرفی کنند تا بتوانند توطئه های شکست خورده خود در غرب را بین زنان ما ودختران جوان ما پیاده کنند.لذا با ایجاد تغییر درسبک زندگی مسلمانان سعی در تحمیل عقاید خود و تبلیغات وتأثیر بر فرهنگ اسلامی دارند . آیت الله خامنه ای می فرمایند:« درتبادل فرهنگی ،هدف بارور کردن وکامل کردن فرهنگ ملی است ،ولی در تهاجم فرهنگی ،هدف ریشه کن کردن وازبین بردن فرهنگ ملی است .»[11]

   ﺗﺮﺑﯿﺖ درﺳﺖ و ﺻﺤﯿﺢ، ﺗﻨﻬﺎ راه ارﺗﻘﺎ ﺑﺨﺸﯿﺪن ﺑﻪ ﺷﺨﺼﯿﺖ اﻧﺴﺎن و آراﺳتن ﺑﻪ ﺻﻔﺎت ﺳﺘﻮده اﻧﺴﺎﻧﯽ و اﯾﻤﺎﻧﯽ اﺳﺖ و از اﯾﻦ رﻫﮕﺬر اﺳﺖ ﻛﻪ او ﺑﻪ ﻣﻠﻜﺎت ﻓﺎﺿﻠﻪ و ﺻﻔﺎت ﺣﺴﻨﻪ دﺳﺖ ﻣﯽﯾﺎﺑﺪ و ﻣﻈﻬﺮ ﻧﻮعدوﺳﺘﯽ، ﺧﯿﺮﺧﻮاﻫﯽ، ﻣﺠﺎﻫﺪت، ﻓﺪاﻛﺎری و دﯾﮕﺮ ارزشﻫﺎی ارزﻧﺪه اﺧﻼﻗﯽ ﻣﯽﮔﺮدد.

3-3-24- ایجاد آمادگی دردختران برای ایفای نقش مادری

   دومین مسئله مهمی که قرآن پس از ازدواج به زنان سفارش می‌کند مسئولیت مادر بودن آن‌ها است. اسلام شخصیت و آینده کودک را مرهون تربیت و پرورش و مراقبت پدر و مادر به خصوص مادر می‌داند. این مادر است که با حرکات و سکنات و افعال و گفتار خود درس محبت، ایثار، تقوی، پرهیزگاری و اخلاق را به فرزندانش می‌آموزد و در روح لطیف وی تأثیر می‌گذارد. از آنجا که کودک بیشتر اوقات خود را با مادر می‌گذراند.

        وقتی در قرآن داستان حضرت موسی را مورد مطالعه قرار می‌دهیم متوجه می‌شویم که اولاً مادر، مؤمن و مطیع امر پروردگار بوده است که در دامن خود پیامبری را رشد دهد و بعد از مادر هم این مسئولیت با همسر فرعون بوده است که او نیز یک زن مؤمن و با ایمان بوده است که پروردگار او را اهل بهشت معرفی می‌کند. پس هر دو با ایمان و فداکار و اهل بهشت هستند. اسلام یک دامن پاک و عفیف را در تربیت کودکان موثر و واجب می‌داند، تا یک انسان مؤمن و با خدا رشد یابد.

     به گفته موریس دبس «نوع دوستی راازارزشهای اجتماعی برین بدانیم ...عشق مادری یکی از طبیعی ترین وکاملترین انواع این تمایل برین است ودوستیهای دوره جوانی قسمت مهم نیروی خود راازاین تمایل می گیرد.»[12]

     باید شوق مادری رابیشتر ازشوق همسری در دختران بدانیم .بدین سان مادران باید زمینه ای فراهم سازند تادختران این ارزش را دریابندو به شغل مادری افتخار کنند. همچنین مادران ومربیان ، چه ازراه عمل وچه ازراه القاء باید به دختران جوان تفهیم کنند که سعادت خانواده در دست قدرت زن است واین که نبی خاتم (ص) فرمود «الجنه تحت اقدام الامهات » به این خاطر است که کودک قدم درجای مادر می گذارد ودر واقع اوست که فرزند ودر نتیجه نسل بشر را بهشتی ویا جهنمی می کند.[13]

دختران جوان باید برای ایفای نقش مادری آماده سازی شوند ودانشهایی که برای ایفای بهتراین مسئولیت لازم دارند فرا گیرند.علوم ومهارتهایی که دختران خوب است قبل ازوارد شدن به این مرحله فراگیرند عبارت است از: امورخانه داری ،موارد مختلف کودکیاری ، مثل آگاهی ازبیماریهای شایع کودکان ، اصول ومبانی تربیت فرزند ،و...

3-3-25- ایجاد آمادگی دردختران برای ایفای نقش همسری

   آشنا کردن دختران بااصولی که دررفتار باهمسربایدرعایت کند لازم وضروری است این اصول عبارتنداز: آشنا سازی دختران با اهمیت ،اهداف ونتایج ازدواج ،ویژگیهای همسر شایسته اعم ازمرد وزن شایسته ،درک عمق تأثیر زن برهمسرش به جهت ایجاد محیط آرام وامنیت درخانواده ،درک زوجیت ومکمل هم بودن زن ومرد ،آشنایی با حقوق ووظایفی که همسران برعهده دارند،درک عوامل استحکام خانواده [14]

   خداوند در قرآن اینچنین می فرماید: «و از نشانه های او اینکه همسرانی از جنس خود شما برای شما آفرید، تا در کنار هم آرامش یابید و در میانتان مؤدت و رحمت قرار داد، در این نشان هایی است برای گروهی که تفکر می کنند.»[15]

   زن و شوهر برای اینکه مایه آرامش هم شوند روش ها و راهکارهای بسیاری را در پیش می گیرند که در سایه آن زندگی از آرامش بیشتری برخوردار شود. آگاهیها وزمینه سازیهایی که باید دراین خصوص به دختران داد عبارتند از: آمادگی برای پذیرش نقش (همسری) ،توانایی وآگاهی درانتخاب همسر شایسته ، آماده کردن او برای ایفای نقش همسری 

3-3-26- ضرورت ازدواج به موقع دختران و آثارفردی واجتماعی آن

   ازدواج، اقتضای طبیعت انسان است. زوجیت در تمام موجودات عالم (حیوانات، گیاهان و حتی جمادات) وجود دارد. «سبحان الذی خلق الأزواج کلها مما تنبت الارض و من أنفسهم و مما لایعلمون»[16]

منزه است خدایی که تمام موجودات عالم، از جمله گیاهان و انسانها و آنچه را نمیدانند، به صورت زوج آفرید.

   انسان به طور طبیعی به سوی زوج خود میرود .اریک فروم روانشناس آلمانی میگوید: «انسان از لحظهای که به دنیا میاید تا لحظه مرگ، هر کاری میکند، برای رفع احساس تنهایی خویش است.»[17]

   امام باقر(ع) به زنی که میخواست بدون ازدواج، به کمال برسد فرمود:«این کار را نکن. اگر خودداری از ازدواج، فضیلت و کمالی را در پی داشت، فاطمه(س) به درک این فضیلت، شایستهتر از تو بود.»[18] 

   کسانی که از ازدواج رویگردانند، به دستور خداوند و پیامبر بزرگوار او بی توجهی میکنند، آنجا که فرمود «:النکاح سنتی فمن رغب عن سنتی فلیس منی» ازدواج سنت من است. کسی که از سنت من روی برگرداند از من نیست.[19]

   امام رضا (ع) فرمود روزی جبرئیل برپیامبر (ص)نازل شد وعرض کرد:«پروردگارت به توسلام می رساند ومی فرماید:دختران به منزله میوه درختند ،میوه هنگامی که رسید،چاره ای جز چیدن ندارد وگرنه آفتاب آن رافاسدویا دگرگون می سازد. دختران نیز هنگامی که به سن بلوغ رسیدند ،چاره ای جزازدواج ندارند وگرنه ازفساد ایمن نیستند.»[20]      

   رسول خدا (ص)فرمود: «مابنی بناء فی الاسلام احب الی الله من التزویج.»[21]   هیچ بنایی دراسلام ازازدواج نزد خدا محبوبتر نیست. رسول گرامی اسلام درسخن گهرباردیگر چنین هشدار ورهنمود می دهد:«کسی که به خواستگاری دخترتان آمد واخلاق وتعهد دینی اوراپسندیدید دخترتان رابه اوبدهید. زیرااگرچنین نکنید فتنه وفساد زمین رافرا می گیرد.» [22] 

3-3-27- فوائد ازدواج

   ازدواج، صرفاً برای ارضای غرایز جنسی و بقای نسل نیست بلکه فوائد متعدد دیگری نیز دارد:

حفظ دین: ازدواج، انسان را از آلودگیها دور میکند و میتواند نیمی از دین او را حفظ کند.

افزایش ایمان: کسی که ازدواج کند، افزون بر حفظ دین میتواند ایمان خود را نیز فزونی بخشد. براساس فرموده های از رسول رحمت فرد متأهل خدارا پاک و پاکیزه ملاقات میکند.[23]

   کسب آرامش: در سوره روم آیه 21 خداوند چنین می‌فرمایند:« وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ »

«و از آیات خداست، اینکه از جنس خودتان جفتی بیافریند که در بر او آرامش و سکون یابید و میان شما دوستی و مهربانی برقرار نمود. همانا در این‌ها نشانه‌ها و آیت‌هاست برای آنان که می اندیشند.»

   در تعریف واژه اخلاقی سکینه می گویند که نوری ملکوتی است که خدا بردل افراد مؤمن نازل می نماید ودر نتیجه ترس ، اضطراب و شتابزدگی از آنها رخت بربسته ، موجب افزایش ایمان وپایداری آنها می گردد.

   متأهل، آرامش بیشتری از مجرد دارد و دلیل آن، افزون بر آرامشی که از همسر خود میگیرد (لتسکنوا الیها) یافتن فامیل جدید و احساس پشتوانه بیشتر است. امام رضا(ع) فرمود:«اگر درباره ازدواج، دستوری از خداوند و پیامبر(ص) هم صادر نشده بود، فایده هایی همچون نزدیکی خویشان و پیوند با بیگانگان کافی بود که خردمند موفق و هدفمند را به ازدواج ترغیب کند.» [24]

تکریم شخصیت: در جامعه: شخصیت متأهل، بیشتر از مجرد گرامی داشته میشود.

کسب اعتبار در جامعه: اعتباری که مردم برای ازدواج کرده قائل میشوند به اندازه مجرد نیست.

ایجاد امنیت روانی: امنیت روانی به ویژه در دختران از فوائد مهم ازدواج است.

احساس مسئولیت بیشتر: وقتی پای انسان دیگری در زندگی انسان باشد احساس مسئولیت او افزونتر میشود.

به کارگیری استعدادهای نهفته: انسان متأهل، برای خوشبخت کردن همسر و فرزندان خود بیشتر میکوشد و استعدادهای نهفته خود را شکوفاتر میسازد.

ارضای حس محبت کردن و محبت شدن: انسان به طور غریزی دوست دارد به دیگران محبت کند و مورد محبت قرار گیرد که همسر گزینه مناسبی برای ارضای این غریزه است.

مزایای شغلی بهتر: با توجه به اعتماد افزونتری که جامعه به فرد متأهل دارد، استقبال بیشتری برای استخدام و به کارگیری او خواهد داشت.

     مطهری می گوید :« چرا در اسلام ازدواج یک امر مقدس ویک عبادت تلقی شده با اینکه از مقوله لذت وشهوات است ؟ یکی از علل آن این است که ازدواج اولین قدم است که انسان از خود پرستی وخوددوستی به سوی غیر دوستی بر می دارد. تاقبل از ازدواج فقط یک « من » وجود داشت وهمه چیز برای « من » بود. اولین مرحله ای که این حصار شکسته می شود . یعنی یک موجود دیگری هم در کنار این « من» قرار می گیرد وبرای او معنی پیدا می کند ، کار می کند،زحمت می کشد ، خدمت می کند نه برای « من » بلکه برای او ، در ازدواج است.» [25]

عدم انتخاب صحیح همسر وبی توجهی به معیارهای دینی ،عقلانی ،اجتماعی ،خانوادگی ،و... می تواند بستری برای اختلافات ودرنتیجه عدم تربیت صحیح فرزندان ایجاد کند. سجادی معاون امور خانواده مرکز امور زنان می گوید :« ازسال هشتادوهشت تاکنون (نود)آمار ازدواج رشدی نیافته اما درمقابل طلاق رو به افزایش است وعلت چنین پدیده ای عدم دقت جوانان درازدواج است .»[26]

3-3-28- موانع ازدواج برای دختران جوان

1-کاهش ایمان واخلاق وپایبندی به ارزشهای والای انسانی

2-توقعات بالا ازسوی دختران وخانواده هایشان

3-سنت های غلط و تشریفات و تجملات ،مدگرایی، خرجهای زائد ، مهریه سنگین و چشم و هم چشمی ها

4-ادامه تحصیل :گرچه بسیاری ازمحصلین علم ودانش درمراکز آموزش عالی ،بانوان متأهل هستند، اما برخی دختران امروز این عامل رامانعی برای ازدواج تلقی میکنند. زیرا قدرت حل مشکلات ناشی ازتحصیل همراه بامسئله تأهل راندارند.

5-سختگیری ها و مانع تراشی های بی جای خانواده و اطرافیان

6-تورم و گرانی و هزینه سنگین جهزیه و مشکلات اقتصادی و عدم کمک موثر دست اندرکاران و مسئولان

7-نداشتن خواستگار مناسب در حد انتظارات دختران

3-3-29- آماده سازی دختران برای ایفای نقش های اجتماعی متناسب باویژگیهای جسمانی وروحی شان

    هر چند زن و مرد در اصل آفرینش، دو گوهر از یک وجودند و مراحل تکوین و رشد جسمى را به صورت یکسان مى گذرانند، اما تفاوت هایى نیز با هم دارند که در خور دقت و توجه است. از نظر جسمى و بدنى، تفاوت هاى چشم گیرى میان زن و مرد هست که از این نظر، هر گروه ویژگى هاى مربوط به خود را دارد. زن بر اثر ظرافت و آسیب پذیر بودن جسمى، تحمل کارهاى پرانرژى و طاقت فرسا را ندارد. از این رو، استقامت و پایدارى زن در انجام دادن امور مربوط به نقل و انتقال اشیاى سنگین و فعالیت هاى فیزیکى، بسیار کمتر از مرد است.ویژگى هاى جسمى و روحى زن و مرد، منشأ بسیارى از تفاوت ها در نقش هاى اجرایى و اجتماعى آن دو در مقام عمل شده است که آثار خود را در سطح جامعه نشان مى دهند. زنان بر اساس زمینه ها و شرایط وجودى خود، قادر به انجام دادن برخى از وظایف اجتماعى که مردان توان آن را دارند، نخواهند بود.

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله نیز با توجه به این امر، پس از ازدواج حضرت على علیه السلام و فاطمه علیهاالسلام نوعى تقسیم کارى میان آنها به وجود آورد که هماهنگ با وضع جسمى آن دو باشد و هر کدام از آنها به وظایف خاص خود عمل کنند. در حدیثى آمده است که پس از ورود فاطمه علیهاالسلام به خانه على علیه السلام ، پیامبر صبحگاهان به خانه على علیه السلام آمد، على و فاطمه علیهاالسلام را در کنار خود نشاند و فرمود: کارهاى داخل خانه همچون غذا پختن، جارو زدن، اداره فرزندان و مانند آن به عهده فاطمه علیهاالسلام و کارهاى بیرون خانه مانند تهیه مواد خوراکى و فراهم ساختن هیزم وظیفه على علیه السلام باشد.

در حقیقت، این جداسازى وظایف بر اساس استعداد و توانایى هاى ذاتى زن و مرد صورت گرفت و با شرایط فیزیکى و روانى آن دو هماهنگ بود. به علاوه، زن و مرد با پذیرفتن مسئولیت هاى ویژه خود، نوعى صفا و صمیمیت را در فضاى خانه حاکم مى کنند.[27]

   زن از نظر روانى و عاطفى سرشار از مهر و محبت و صفا و صمیمیت است. ساختار وجودى زن به گونه اى است که در مقایسه با مرد قدرت جذب بیشترى دارد و در ابراز احساس ها و عواطف نیز توان بالایى دارد و این ویژگى عاطفى و روانى زن، فرصتى است براى او تا در اداره امور خانواده و تربیت نسل فرزند نقش مهمى را به خوبى و شایستگى ایفا کنند. بر این اساس، مهم ترین نقشى که از وى انتظار مى رود، جز نقش تربیتى نیست.زنان به دلیل بهره مندى از عاطفه اى سرشار و روانى لطیف، در امر تربیت فرزندان، از مردان موفق ترند.

3-3-30- مسئله حجاب وتربیت دینی دختران

    ازمسائل مهمی که هردختری دردوران زندگیش باید بدان توجه کند،مسئله حجاب است.حجاب مظهرحیا ،عفاف ،ایمان،تقوا،شرف،پاکی،فضیلت،وشایستگی است.قرآن کریم که کلام خدای متعال ودستور زندگی انسان است،ازمسئله حجاب درآیاتی چندسخن گفته است . یکی ازویژگیهای مهم درزنان خودآرایی وخودنمایی است. درادبیات دین مبین اسلام ازاین ویژگی با واژه "تبرج" یادمی شود که باتوجه به معنای لغوی این واژه بهتر می توان به تعریف خودآرایی پرداخت. درفرهنگنامه هابرای تبرج معانی مختلف آورده شده است: «جلوه گری وعرضه زیباییها »[28] ،« تبرج ازماده برج به معنای ظهور وآشکار ساختن است وبر زنی که زیبایی هایش رادر مقابل نامحرم ظاهر می سازد اطلاق می شود»[29]

  «ازنظر روان شناسی خودآرایی یکی ازنیازهای اصیل وفطری زنان به حساب می رودوباید درچهارچوب های اخلاقی وفرهنگی مورد احترام وتوجه مرد قرار گیرد تابه علت عدم پاسخگویی به این نیاز فطری ،آسیبهای روحی ،روانی برزن وارد نشود.». [30]

    «تجربه نشان داده است که اگراین حس تبرج وخودآرایی زنان درمحیط زندگی خودوهم جنس های آنها باآزادی کافی همراه باشد آنهاعلاوه براینکه ازخودآرایی درمناظر عمومی ومحضر بیگانگان بی نیاز می شوند،بلکه دررفتار وپوشاک وبهداشت ونظم هم مراقبت بیشتری می کنند.»[31]

    روان شناسان میگویند: «ازنظر روانشناسی جنسی ثابت شده است که تحریک پذیری مرد دربرابر محرکهای بصری بسیاربیشتر ازسایر محرکات است درصورتی که زن دربرابر محرکات لمسی حساسیت بیشتری دارد. خصلت مرد چشم چرانی وخصلت زن خودآرایی است. تبرج ازویژگیهای عاطفی هرزن است وکمتراتفاق می افتد که مردان با لباسهای بدن نما خارج شوند.» [32]

    هرکسی به نوعی دوست داردویژگی وهنرهای خودرابه دیگران بفهماند تا بدین وسیله مقبولیت بیشتری درجامعه پیدا کند که درحد واندازه خود میتواند مفید وسازنده باشد ولی گاه حالت افراطی پیدا میکند وبیماررابه دنبال خودمی کشاند.طبیعی است که چنین رفتاری نه تنها برای شخص مبتلا مفید نخواهد بود بلکه موجب فساد وتباهی جامعه نیز میشود. [33]

   «اگردختران با وضعی نا بسامان درجامعه خودنمایی کنند ،این نوعی تضعیف حرمت زنان و گشودن باب جرأت مردان نسبت به آنها ودرعین حال سبک شمردن گناهان است.»[34]

 

 

3-3-31- جایگاه حجاب در کنترل روابط دختر و پسر

    زن و مرد به صورت غریزی نسبت به هم کشش و تمایل دارند؛ این کشش و تمایل، زمانی نمود و تظاهر خارجی و عملی پیدا می کند که دختران با سر و وضع و لباس و آرایشی در جامعه حاضر شوند که باعث تحریک و واکنش مردها و پسرها گردد. به همین دلیل است که اسلام برای پیشگیری از شکل گیری این ارتباطات و عوارض منفی و ناخوشایند آن، رعایت حجاب از سوی بانوان وکنترل نگاه های معنادار را از سوی هر دو طرف الزامی کرده است. برای روشن شدن موضوع توجه به مطالب ذیل لازم است:

1- توجه به رابطه پوشش با فرهنگ دینی

    بر اساس فرهنگ اسلامی، انسان موجودی است که برای رسیدن به کمال و معنویت خلق شده است. اسلام با تنظیم و تعدیل غرایز، به ویژه غریزه جنسی و توجه به هر یک از آنها در حد نیاز طبیعی، سبب شکوفایی همه ی استعدادهای انسان شده و او را به سوی کمال سوق داده است. پوشش مناسب برای زن و مرد، عامل مهمی در تعدیل و تنظیم این غریزه است.

2-توجه به ساختار فیزیولوژیکی انسان

    در تحقیقات علمی فیزیولوژیکی و نیز روان شناسی زن و مرد، ثابت شده که مردان نسبت به محرک های چشمی شهوت انگیز حساس ترند؛ چون تأثیر حس بینایی زیادتر است و چشم از فاصله دور و میدان وسیعی قادر به دیدن است. از سوی دیگر ترشح هورمون ها در مرد صورتی یکنواخت و بدون انقطاع دارد، مردان به صورتی گسترده تحت تأثیر محرک های شهوانی قرار می گیرند. اما زنان نسبت به حس لمس و درد حساس ترند و به محرکهای حسی پاسخ می دهند. گذشته از این، چون هورمون های جنسی زن به صورت دوره ای ترشح می شوند و به طور متفاوت عمل می کنند، تأثیر محرک های شهوانی بر زن، صورتی بسیار محدود دارد و نسبت به مردان کم تر است. استاد مطهری در زمینه ی وجوب پوشش زنان می گوید: « اما علت اینکه در اسلام دستور پوشش، اختصاص به زنان یافته، این است که میل به خودنمایی و خودآرایی مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلبها و دلها، مرد شکار است و زن شکارچی، همچنان که از نظر تصاحب جسم و تن، زن شکار است و مرد شکارچی. میل زن به خودآرایی از حس شکارچی گری او ناشی می شود. در هیچ جای دنیا سابقه ندارد که مردان لباس های بدن نما و آرایش های تحریک کننده به کار برند؛ این زن است که به حکم طبیعت خاص خود می خواهد دلبری کند و مرد را دل باخته و در دام علاقه ی خود اسیر سازد؛ بنابراین انحراف تبرّج و برهنگی، از انحراف های مخصوص زنان است و دستور پوشش هم برای آنان مقرر گردیده است.»[35]

     به عبارت دیگر، جاذبه و کشش جنسی و زیبایی خاص زنانه و تحریک پذیری جنس مردانه، یکی از علت‌های این حکم است؛ بنابراین جذابیت مو و دیگر اندام ها، در مورد زن و مرد یکسان نیست و همینطور تحریک پذیری زنان و مردان به یک صورت نمی باشد و این مسئله از نظر علمی نیز کاملاً ثابت شده است.

   البته این بدان معنا نیست که مردان با هر وضعیتی و با هر نوع پوششی می توانند در جامعه ظاهر شوند، بلکه برای آنان نیز محدودیت درنظر گرفته شده، اما همانگونه که بیان شد، در حد پوشش زنان نیست.
با توجه به مطالب فوق می توان گفت که حجاب در اسلام، از یک مسئله کلی و اساسی ریشه گرفته است؛ اسلام می خواهد انواع التذاذهای جنسی (چه بصری، لمسی و چه نوع دیگر) به محیط خانواده و در چارچوب شرع و قانون اختصاص یابد و اجتماع، تنها برای کار و فعالیت باشد؛ بر خلاف سیستم غربی که حضور در جامعه را با لذت جویی جنسی به هم می آمیزد و تعدیل و تنظیم امور جنسی را به هم می ریزد.

اسلام قائل به تفکیک میان این دو محیط است و برای تأمین این هدف، پوشش و حجاب را توصیه نموده است، زیرا بی بندوباری در پوشش، به معنای عدم ضابطه در تحریک غریزه و عدم محدودیت در رابطه جنسی است که آثار شوم آن بر کسی پوشیده نیست[36]

3-3-32- فواید رعایت پوشش دینی در سلامت جامعه و روح و روان دختر و پسر

   همه می دانیم که همه ی دستورهای دینی مبتنی بر حکمت هایی است؛ این حکمت ها هم به نفع فرد و هم به نفع جامعه است. پوشش اسلامی نیز آثار مثبتی دارد که در زیر به آنها اشاره می کنیم:

1- بهداشت روانی اجتماع و کاهش هیجانها و التهاب های جنسی که سبب کاهش عطش سیری ناپذیری شهوت است.

2-تحکیم روابط خانوادگی و برقراری صمیمیت کامل زوجین

   با رواج بی حجابی و جلوه گری زن، جوانان مجرد، ازدواج را نوعی محدودیت و پایان آزادی های خود تلقی می کنند و افراد متأهل، هر روز در مقایسه ای خطرناک میان آنچه دارند و ندارند، قرار می گیرند. این مقایسه ها، هوس را دامن زده و ریشه زندگی و پیوند خانواده را می سوزاند.

3-استواری اجتماعی و بهره مندی از نیروی کار و فعالیت؛ دختر و پسری که در محیط کار و دانشگاه تحریک شهوانی شوند؛ از تمرکز و کارآیی شان کاسته می شود و حکومت شهوت بر اجتماع، سبب هدر رفتن نیروی فکری و کاری است.

4- بالا رفتن ارزش واقعی زن و جبران ضعف جسمانی او؛حیا، عفاف و حجاب زن می تواند در نقش عاطفی او و تأثیرگذاری بر مرد مؤثر باشد. لباس پوشیده ی زن سبب تقویت تخیل و عشق در مرد است حریم نگه داشتن، یکی از وسایل مرموز برای حفظ مقام و موقعیت زن در برابر مرد است. حجاب موجب می شود که زنان تنها از نگاه جنسیتی و زیبایی جسمی نگریسته نشوند و این مسئله، موجب احیای حیثیت و حرمت زن و توجه بیشتر به شایستگی اخلاقی و روحی و استعدادهای دیگر در وجود زنان می شود. دین آسمانی ما حجاب را برای محدودیت و حبس زن نیاورده، بلکه برای مصونیت او توصیه کرده است، زیرا اسلام راضی به حبس، رکود و سرکوبی استعدادهای زن نیست، بلکه با رعایت عفاف و حفظ حریم، اجازه ی حضور زن را داده، اما سوء استفاده شهوانی و تجاری و استفاده ابزاری از زنان را منع کرده است. در واقع حجاب زنان، موجب محدودیت مردان هرزه می باشد که درصدد کام جویی های آزاد و بی حد و حصر هستند و از طرفی مصونیت و حفظ شخصیت زنان از دست این گروه از مردان است. در عین حال در اسلام برای مردان نیز پوششی در حد معقول قرار داده؛ یعنی مردان نیز آزادی بی حد و حصر در پوشش ندارند. از طرف دیگر، آنها را بر حفظ نگاه از نامحرم و کنترل شهوت در نگاه تکلیف کرده که کنترل نگاه برای مردان نسبت به زنان سخت تر است.  [37]

3-3-33- چادر، حجاب برتراست

    موضوع حجاب و پوشش بانوان در جامعه ما همواره محل مناقشه بوده است،زیرا داشتن پوشش کامل و مخصوصا چادر در نسل های گذشته ی ما پیشینه ای قدیمی داشته و همچنین هنوز هم قداست خاصی برای پوشش برتر (چادر) وجود دارد . آنچه در وضعیت امروز جامعه از چادر در اذهان شکل می گیرد ، تصویر نادرستی است که  فیلم های سینمایی و تلویزیونی ، مجامع قضایی و  برخی بدسلیقگی ها و سوء استفاده ها از چادر ایجاد کرده اند. فقط کافی است نگاهی به شخصیتهای فیلم های سینمایی امروز کشور بیندازید تا ببینید چه نقشهایی مناسب زنان چادری تشخیص داده است . در دادگاه ها ، متهمین و مجرمین را با کج سلیقگی مجبور به استفاده از حجاب چادر می کنند، یا زنان چادری در سریالهای تلویزیونی نقشهایی را برعهده دارند که در مقایسه با سایر زنان از سواد ، وجهه و سطح زندگی اجتماعی پایین تری برخوردارند. رهبر انقلاب در خصوص حجاب زنان فرموده اند:  «من می‏گویم چادر بهترین نوع حجاب است؛ یک نشانه ‏ی ملی ماست؛ هیچ اشکالی هم ندارد؛ هیچ منافاتی با هیچ نوع تحرکی هم در زن ندارد. اگر واقعاً بنای تحرک و کار اجتماعی و کار سیاسی و کار فکری باشد، لباس رسمی زن می‏تواند چادر باشد و چادر بهترین نوع حجاب است.ایشان خاطرنشان کرده اند: البته می‏توان محجبه بود و چادر هم نداشت؛ منتها همین‏جا هم بایستی آن مرز را پیدا کرد. بعضی ها از چادر فرار می‏کنند، به خاطر این‏که هجوم تبلیغاتی غرب دامنگیرشان نشود؛ منتها از چادر که فرار می‏کنند، به آن حجاب واقعی بدون چادر هم رو نمی‏آورند؛ چون آن را هم غرب مورد تهاجم قرار می‏ دهد!» [38]

   اگر واقعا مسئولین و دستگاه های دولتی خواسته باشند که هم چنان چادر به عنوان نماد ملی و حجاب برتر در کشور پذیرفته شود، باید کمی به فکر ساماندهی امور فرهنگی در زمیه حجاب باشد .

    اما اینکه در برخی محافل و اماکن استفاده از چادر را اجباری می کنند نه تنها موجب حرمت گذاشتن به حجاب و چادر نیست بلکه به نوعی موجب بی حرمتی به حجاب و به خصوص چادر نیز می شود.مطمئناً اجباری کردن استفاده از چادردر برخی مکان ها نه تنها مفید نخواهد بود بلکه موجب کاهش قداست این امرنیز می گردد.

3-3-34- دختران ومراقبتهای لازم دررابطه با ارتباط دختر وپسر

    برای آنکه دختران جوان بتوانند خویش راازانحرافات وبزهکاریها حفظ کنند ،لازم است همواره مراقب خویش باشند.آنان باید بدانند که درسن وسالی بسیار حساس وسرنوشت ساز به سر می برندوآینده خویش راهم اینک باید بنیان نهند.اینک برخی مراقبتهای بسیار مهم راکه برای دختر جوان دارای اهمیت چشمگیر است،به اختصار بررسی می کنیم:

- باید خودرااز مکانها وموقعیتهای تحریک آمیز دور نگه دارد وازگوش دادن به موزیکهای محرک ودیدن فیلم‌ها وتصویرهای فاسد اجتناب ورزد.

- ازپوشیدن لباسهای تنگ وچسبیده حتی درمقابل برادروخویشان محرم خویش خودداری کند.

- خودراازمحیطی که مورد جلب نگاه نامحرم است ،دور نگاه دارد.ازاین روحضرت زهرا (س)یکی ازویژگیهای زن پارسا رااین میداند که « اومردها رانبیند ونیز مورد دید مردها قرار نگیرد. » [39]

- تخیل وتفکر خود راکنترل کند وبداند هرآنچه بهذهن واندیشه اش می گذرد،خداوند برآن آگاه است ودرباره آن مسئولیت داردوباید تنها به آنچه عقل وقوانین شرعی تأیید می کنند ومجاز میدانند ،ببیند تارستگار شود.

- بیکاری منشأ انحرافات وفسادها است. دختر جوان باید فرصتهای خالی خودراباکارهای مفید پرکند.

- درجلسات فرهنگی ومذهبی شرکت نماید وپرسشهایی که برایش پیش می آید،مطرح کرده ،پاسخ آنها رابیابد.

- بادوستان خوب ومومن رفت وآمد ومجالست کند. حتی المقدورسعی کند نمازها رادراول وقت به جا آورد.اگر دوستدار سعادت خود است ،باید ازهمنشینی ورفت وآمدبادوستان بی بندوبار ومنحرف (هرچندازنزدیکان وخویشان )دوری گزیند.

- پرخوری وتغذیه مداوم ازمواد مقوی وگرم ومحرک افزون براختلالات جسمی ،مقداری انرژی ونیروی مازاد براحتیاج تولید خواهد کردکه این نیروی اضافی محرک میل جنسی است وبایدازآن پرهیز کرد.

- دخترجوان باید حریم محرم ونامحرم راحفظ کند وازتوقف درمحل خلوت بافرد نامحرم دوری گزیند. زیراشیطان ونفس اماره پرتوانند واگرشخص ثالثی نباشد، وسوسه های شیطانی برعقل انسان غلبه میکنندوزمینه انحراف وگناه برای هردو طرف فراهم می شود.

- ازشوخی وخنده بانامحرمان خودداری کند وهنگام سخن گفتن با آنان جدی وبا وقارسخن بگوید وحالت وصدا راطوری نازک وظریف نکند که موجب انحراف پسران جوان شود .چنان که قرآن کریم می فرماید:«درگفتارتان نرمی نشان ندهید که دلهای بیمار برشما طمع ورزند.» [40]

- جوان بایدهمت واندیشه خود راازتوجه به روابط نامشروع ،به روابط مشروع وصحیح وازدواج وزندگی آینده معطوف سازد وبداند که این ایام سپری خواهد شدواو درآینده باید به انتخاب همسری پاک بپردازد ودرخود آمادگی وشایستگیهای لازم رابرای چنین زندگی سعادتمندانه ای ،که بیش ازهرچیزنیاز به سلامتی جسمی وروانی دارد،فراهم سازد.[41]

3-3-35- ترویج بی حجابی وارتباط باجنس مخالف ازسوی بیگانگان

   بیگانگان توانسته اند باترویج بد حجابی وتبلیغات سوء ،سرمایه های معنوی ومادی بسیاری رااز بین ببرند. « ایران ،ازنظر مصرف لوازم آرایشی ، هفتمین کشور دردنیاست ودومین بعد ازعربستان درخاورمیانه .بر طبق آمار سال 2007 که مطمئناً بیشتر هم شده زنان ایرانی ،سالانه بالغ بردو میلیارد دلار خرج خرید لوازم آرایشی می‌کنند» [42]  این آمار نشان دهنده تأمین منافع غرب وچیرگی فرهنگ غرب برفرهنگ ایرانی ،اسلامی است.

   مطهری با اشاره به کتاب تاریخ تمدن درباره ایران باستان می نویسد: « اگر بی حجابی درایران باستان دیده شده مربوط به کنیزکان وزنان فقیر بوده که برای کارکردن ناچار به آمد وشدمیان مردم بودند والا زنان طبقات بالای اجتماع جرآت آن رانداشتند که بدون تخت روان روپوش دارازخانه بیرون بیایند .» [43] پس حجاب ازعادات قدیم بشر بوده وقبایل وحشی وغیر متمدن وعرب جاهلی ،کمتر حجاب وپوشش برای زنان دیده شده است.

   امروزه در جوامع غربی و مقلد غرب، نسل جوان، هدف بیشترین تبلیغات رسانه ای برای مصرف بیشتر محصولات تجاری اند (لباس های مد روز و ماه و سال، لوازم آرایشی و خودآرایی، خوردنی های جدید، نوشیدنی های تازه، فیلم ها و آوازهای سبک یا غیر اخلاقی، مواد انرژی زا و توهم زا و ...)؛ بدون آنکه فرصت انتخاب داشته باشند و یا بتوانند آگاهانه از حلقه و گردونه ای که درونش قرار گرفته اند، خارج شوند.
در جامعه ای که به هیچ اصل اخلاقی یا آرمان غیر مادی پای بند نیست، همگان قربانی اند، مگر آنکه به شکارچی تبدیل شوند. بدین ترتیب، روشن است که باید جهانیان را به مصرف کنندگان دائمی محصولات ارزشمند یا بی ارزش خود تبدیل کنند. اکنون بنگرید که در جوامع غربی و کشورهای تحت نفوذ آنان، الگوهای دخترها و پسرها، چه کسانی هستند؟ آیا افراد، عالم، دانشمند، متفکر و هنرمند واقعی اند یا هنرپیشه های فاقد ابتکار و بی اندیشه ای که تنها ظاهری جذاب دارند؟ آیا این روند، سقوط اخلاقی و دلیل انحطاط و موجب سرگردانی و بدبختی نسل جوان دختر و پسر یک جامعه نیست؟ آیا شایسته است که ما به جای تصحیح و ارتقای فرهنگ خویش، خود را به چنین فضایی وآلودگی بسپاریم؟

3-3-36- نظر اسلام درباره ی حد آزادی در جامعه

   برخی جامعه شناسان گفته اند:آزادی عبارت است ازاین که فرد بتواند آنچه رامیل دارد،انجام دهد ،درصورتی که  مزاحم دیگران نباشد.درنقد این تعریف شرعتمداری می گوید :انجام همه خواسته هاوتمایلات ،درخور شأن انسان نیست ،حتی اگر مزاحم باحقوق دیگران نباشد،انسان موجودی معنوی وبرخوردار ازقدرت تفکر وتعقل است. بنابراین دست یابی به خواسته هایش ،بایدمنطبق با عقل سلیم وتفکر صحیح باشد،افزون براین که تمام مطالبات ونیازهای انسان اساسی وضروری نیستند وحتی تمایلات اصلی نیز درحد اعتدال قابل ارضا هستند.[44]

  جامعه دینی، در روابط اجتماعی خود، توجهی ویژه به حصار عفاف و حریم شخصی دختر و پسر دارد. روش اسلام این است که انسان، معتدل و متعادل زندگی کند و از هر افراط و تفریطی به دور باشد. رسول خدا(ص)، به برخی از زنان اجازه می دادند که حتی در جنگ ها برای امداد و کمک به مجروهان و سربازان شرکت کنند. در تاریخ اسلام، نمونه های بسیاری برای مشارکت زنان و دختران در فعالیت های اجتماعی ذکر شده است. روشن است که رعایت حریم ها از سوی زنان و مردان، تضمین لازم برای دوام چنین مشارکتی است و حضور زنان و دختران در فضاهای عمومی یک جامعه، مشروط به صلاحیت اخلاقی و متانت مردان و پسران آن جامعه است.  [45] پس می بینیم که در روزگار پیامبر(ص) نیز زنان در کنار مردان، در صحنه های اجتماعی از جمله مساجد، و حتی ساعتی از شب گذشته، حضور دارند؛ اما عملاً از زمینه های پیدایش کشش های جنسی، تا نهایت ممکن، کاسته می شود.

   اسلام عزیز به خطرات ناشی از روابط به اصطلاح «آزاد» دختر و پسر کاملاً آگاه است و نهایت مراقبت را در روابط و برخوردهای دختران و پسران دارد، تا حدی که منجر به انحراف و فساد نشود بلکه طرفدار مشارکت دختران و پسران در جامعه به شکل معقول و با حفظ حریم است. اسلام، در عین اینکه اجازه ی شرکت در محافل، مدارس، دانشگاه ها، مساجد و ... را به جوانان دختر و پسر می دهد، دستور می دهد که به صورت مختلط نباشد و محل نشست و برخاست ها از یکدیگر جدا باشد . [46]

   در شرایط مساعد فکری و معنوی که حریم دختر و پسر رعایت شود و جوان، امکان اندیشیدن و انگیزه به کمال رسیدن داشته باشد، گل های زیبایی همچون یوسف(ع) و مریم(ع) می رویند؛ اما در جوامع به اصطلاح «آزاد»، ما کمتر شاهد ظهور چهره های خویشتن دار و پاک دامن هستیم.

3-3-37- ملاک های یک ارتباط سالم و عاری از گناه

   همه زنان و دختران عفت را دوست دارند و در فطرت آنها به ودیعت گذاشته شده است، اما کسی این ارزش و مقام عالی انسانی را داراست که از ویژگی های زیر برخوردار باشد:

3-3-37-1- سنگینی و وقار دخترانه

  دختر با عفت از هر کار سبک و نامناسبی که موجب جلب توجه دیگران شود، پرهیز می کند؛ راه رفتن، لباس پوشیدن، سخن گفتن و رفتارهای اجتماعی او با نامحرمان، همراه با کرشمه های شیطانی و حالاتی نیست که نظر هرزگان را جذب خود نماید.

3-3-37-2- سخن گفتن همراه با عفت و حیای زنانه

  دختر عفیف به اندازه سخن می گوید و از سخنان غیر ضروری با نامحرمان پرهیز می کند. چون دلیلی بر جلب نظر نامحرمان و بیماردلان ندارد. قرآن تأکید می کند که زنان در مقابل نامحرمان به گونه ای سخن نگویند که باعث جلب توجه شود.

3-3-37-3- عفت در اعضا و جوارح

   چه بسیار افرادی که در رفتارهای اجتماعی و با حرکات اعضا و جوارح خود، فریاد بی عفتی را سر می دهند. کسانی که حرکت کردن، صحبت کردن و خندیدن با عشوه و ناز، باعث لرزاندن دل بیماردلان می شوند، هیچ گاه ارزش انتخاب شدن برای یک زندگی همیشگی را ندارند. دختر خانمی که عفیف باشد، زیبایی هایش را فقط برای همسرش حفظ می کند و دلیلی نمی بیند که جمال و زیبایی هایش را همچون تابلوی تبلیغاتی که برای جلب مشتری در کوچه و بازار در برابر دیدگان قرار می دهند، خود را عرضه و نگاه بیمار دلان را به خود معطوف دارد.  

3-3-38- مسئله اشتغال زنان ودختران

   «صنعتی شدن جامعه ورسیدن آن به مرحله فوق مدرن وبه دنبال آن ضرورت تخصصی شدن مشاغل،دوره جدیدی رادرزندگی انسانها وبه ویژه نوجوانان به وجود آمده است. ازیک سو نوجوانان ناچارند برای احساس مفید بودن درجامعه ازنوعی تخصص برخوردار باشند وازسوی دیگر، برای تخصص باید سالها تحصیل کنند تابتوانند درجامعه صنعتی نوین ،شغلی برای خود به دست آورند وچون درتوان همه آنها نیست که خود رابه این مرحله برسانند دچار سرخوردگی می شوند.وبا ناامیدی به مرحله احساس عدم کفایت می رسند وهسته مرکزی اعتماد به نفس آنان ازاین طریق ضربه می خورد وبه سوی ضد ارزشها ورفتارهای ضد اجتماعی سوق می دهد. از طرفی سیستم آموزشی جامعه ما درحال حاضر به گونه ای است که اگر نوجوانانی نتوانند وارددانشگاه شوند ازنوعی حرفه یا فن برخوردار نیستند که درقبال زندگی ومسئولیتهای ناشی از آن بتوانند روی پای خود بایستندواحساس کفایت کنند.» [47]

   این پرسش باید پاسخ داده شود که هدف مااز تحصیل ومدرسه رفتن دخترانمان چیست؟ آیا می خواهیم آنها راخانمهایی شریف واصیل ومربی تربیت کنیم یا می خواهیم مدیر کل ورئیس اداره ومدیر کارخانه ...بپرورانیم. یامادر خوب که به صد استاد وآموزگار می ارزد؟ بر اساس این اندیشه کاسبی وپول درآوردن، است که دختران در یک وادی حیات تصنعی قرار گرفته وبه جای اینکه ذهن آنها پر از مطالب زندگی ساز شود ،ازفرمولهای خسته کننده وازمطالب بیحساب پر می شود. البته ما منکر کسب علم وتخصص دختران نیستیم وحتی درمواردی لازم است که دختران عهده دار کسب دانشهایی گردند که زنان را به مرحله خود باوری وخودکفایی برساند.ولی این امر نباید موجب این شود که دختران راعاشق دیپلم ولیسانس بسازیم بدون اینکه هدف ازعلم آموزی برایشان روشن شود. اسلام تحمل مشقت کار در کارگاهها و کارخانه ها رابرزنان نمی پسندد واجازه تحمیل آن رابه کسی نمی‌دهد مگر آنگاه که خود احساس رغبتی درآن کنند ویا دراثر گرفتاری مجبور باشند به آن تن در دهند .این امر با عواطف ویا قدرت وتوان شان وبا ظرافتهایی که درآفرینش آنها وجود دارد سازگار نیست.آنها کار و وظیفه ای مهمتر برعهده دارند که همان وظیفه مادری وهمسرداری ومدیریت خانه است . درعین حال اگر زن رغبتی به کار درخارج ازمنزل داشت باید کار وحرفه ای باشد که با طبیعت وفطرت او سازگار باشد مثل مامائی ،پرستاری ،پزشکی زنان،معلمی دختران ،.از این قبیل کارها.

   «اگر سیستم اداره جامعه برموازین ستر وعفاف وطهارت روح استوار باشد ،هیچ گونه منع شرعی برای حضور زن در وکالت ،وصایت ،ولایت برمحجوران ،و...نیست.» [48]

 

   «ازحدیث شریف حضرت زهرا (س)که می فرماید: «أن لا یرین الرجال ولایراهنّ الرجال» استفاره می شود که زنان باید امور ویژه خود رابیاموزند تااز مراجعه به مردان بی نیاز باشند.»[49]

3-3-39- ایجادآمادگی برای ایفای نقش اقتصادی دختران درخانواده وجامعه (تربیت اقتصادی)

    یکى از جنبه هاى تربیت زنان و دختران، تربیت اقتصادى آنان است. اگر زنان و دختران از دانش اقتصاد خانواده بهره مند باشند، بهتر مى توانند به ایفاى نقش خانه دارى بپردازند. تربیت اقتصادى به معناى کارآموزى فنون خانه دارى و فراگیرى شیوه هاى درست مصرف مالى است. آشنا ساختن دختران با آشپزى و تهیه غذاى مناسب بدون اسراف و تباه کردن مواد اولیه، از وظایف مادران است.

   قرآن کریم دستورهاى متعددى در زمینه اقتصاد و امور معیشتى مردم دارد و همه آنها را به رعایت میانه روى در دخل و خرج سفارش مى کند. مسرفین و کسانى که در استفاده از منابع و امکانات مادى زیاده روى مى‌کنند، در قرآن از اهل دوزخ شمرده شده اند، آنجا که خداوند مى فرماید: «وَ أنَّ الْمُسْرِفینَ هُمْ أصْحابُ النّارِ؛ و مسرفان اهل آتشند.» [50]

    ایجاد روحیه میانه روى در دختران، از عوامل مهم در اداره اقتصاد خانواده است، به گونه اى که این ویژگى در موفقیت و پیدایش رضایت اعضاى خانواده و سازگارى با آنان، به ویژه تأمین رضایت شوهر نقش حیاتى دارد. اگر دختر در خانه پدر با روحیه میانه روى و آینده نگرى بزرگ شود، مى تواند آن روش را در خانه شوهر نیز ادامه دهد و زندگى آبرومندى را براى خود و اعضاى خانواده اش فراهم کند. در مقابل، اگر پدر و مادر به تربیت دختر توجه نکنند و او تجمل گرا و خودسر بار آید، چنین دخترى در اداره امور خانه موفق نخواهد بود، چنان که دختران خانواده هاى سرمایه دار که بیشتر در ناز و نعمت بزرگ مى شوند، توانایى چندانى در اداره خانه ندارند.

    سیره فاطمه زهرا علیهاالسلام ، الگوى مناسب میانه روى و قناعت و بى نیازى از مردم است ،که زنان مسلمان باید از آن پیروى کنند. جریان انفاق لباس عروسى و بسنده کردن به پیراهن کهنه، از رویدادهاى بسیار زیبا و جالبى است که تنها در شب عروسى دختر پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فاطمه زهرا علیهاالسلام واقع شده و در طول تاریخ نظیر آن مشاهده نشده است. یکى از آرزوهاى معمول جوانان این است که مراسم ازدواجشان به عنوان مراسمى که یک بار در زندگى شان اتفاق مى افتد، باید هر چه باشکوه برگزار شود. این مسئله، طبیعى است و هر جوانى خواهان آن است، ولى حضرت زهرا علیهاالسلام که تربیت یافته مکتب وحى بود، فراتر از خواسته ها و گرایش هاى انسانى مى اندیشید و با عمل به سیره رسول خدا صلى الله علیه و آله در قناعت ورزى، در همان شب به یاد ماندنى زیباترین لباسش را به سائل داد و رضاى خدا و پیامبرش را برخواسته هاى طبیعى خود مقدم داشت.

    تربیت اقتصادى، در اداره زندگى نقش اساسى دارد و در ایفاى نقش خانه دارى و امور معیشتى اثرگذار است. از این رو، لازم است از دوره کودکى به تربیت اقتصادى دختران اهتمام ورزید و آنها را با روحیه قناعت و صرفه جویى پرورش داد. زندگى باعزت و شرافت فاطمه زهرا علیهاالسلام که با ایثار و از خودگذشتگى عجین بود، برترین راهنماى زنان و دختران مسلمان است. [51]

3-3-40- آسیبهای ناشی ازعدم تربیت صحیح اقتصادی دختران

3-3-40-1- مدگرایی

    مدگرایی بیماری خاصی است که برخی دختران وزنان به آن مبتلا می شوند وهمواره چشم وگوش بسته ،به هرقیمتی ، به دنبال تازه های لباس وآرایشند تا برای خود شخصیتی کاذب بسازند ویاغریزه تنوع طلبی خود را ارضاء نمایند، غافل از اینکه ،نه تنها به خواسته  واقعی خود نمی رسند، بلکه همیشه گروهی برتر وبالاتر ازآنها هستند که حسرت رابرای آنان باقی گذارد. «دختران مدگرا باید بدانند که مدگرایی دامی است که استعمارگران برای اسارت وبه دام انداختن دختران وزنان کشورهای اسلامی گسترانده اند تا بدان وسیله آنها رابه سوی مصرف گرایی سوق دهند وازارزشهای واقعی وحیاتی خود دور نمایند .زیرا هدف آنها تنها ارائه مدل لباس وزیبایی نیست ،بلکه هدف ،اسارت فرهنگی وکشاندن جوانان به سوی ابتذال وپستی ها وتبدیل شخصیت آدمی به عروسکی بی هویت وبی درد است.» [52]

3-3-40-2- چشم وهم چشمی ومهریه های سنگین

    «رقابت سازنده ،اززمینه های  رشد انسان است که درفرهنگ اسلامی جایگاه خاصی دارد. اما رقابت ناسالم درمسائل مادی ازنظر اسلامی مردود است وارزشی ندارد .»[53]

    از عادات زشت بعضى از افراد به قول معروف چشم وهمچشمى است، به اين معنا كه فرد يا خانواده وضعيت بالاى مادى اقوام يا همسايگان يا ديگران را ملاك قرار مى دهد، و به دست و پا مى افتد كه بهر صورت كه شده خود را همطراز آنان قرار دهد.

   ازدواج بايد همراه با نيّت خالص، و براى خدا باشد، و هدف از آن بايد اجراى سنت پيامبر، و تحصيل اولاد صالح، و تشكيل زندگى پاك در سايه لطف و رحمت حق باشد. برخی چشم همچشمی ها از موانع راه ازدواج، و صفتى شيطانى و عادتى زشت است.

    مسئله مهر در اسلام مسئله بسيار مهم، ظريف، دقيق و قابل توجه است، اسلام بر مهريه هاى سبك اصرار دارد، و از مهريه هاى سنگين متنفر است. از طرفى آنچه داراى ارزش و قيمت باشد چه مال و چه عمل مى تواند مهريه و صداق زن قرار بگيرد.باغ، مغازه، زمين، ساختمان، پول نقد، آموختن علم و امثال اينها مى تواند صداق زن باشد.

    روايات مهمى پس از آيات كتاب حق از رسول حق و امامان معصوم آمده است که مهر را سبك بگيريد، و از صداق سنگين بپرهيزيد، زيرا مهر سنگين باعث روگردانى جوانان از ازدواج و ماندن دختران در خانه هاست.

   رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: «أَفْضَلُ نِساءِ أُمَّتى أَصْبَحُهُنَّ وَجْهاً وَ أَقَلُّهُنَّ مَهْر» [54]      

برترين زنان امت من زنى است كه زيبائيش بيشتر و صداقش كمتر باشد.

   اميرالمؤمنين(عليه السلام) مى فرمايد: «لا تُغالُوا بِمُهُورِ النِّساءِ فَتَكُونَ عَداوَةً » [55]       

مهرها را زياد نگيريد كه مايه دشمنى است.

   مهر سنگين باعث فرار جوانان از ازدواج و افتادن آنان در معصيت و گناه است، و خواهنده مهر سنگين در انحراف جوانان سهيم و از اين جهت مستحق عذاب الهى است.

   ازآنجا که همیشه افرادبرتردرجامعه وجود دارند،این مقایسه ها موجب حزن واندوه ونارضایتی اززندگی وگاه بیماریهای روانی میشود. ارزش درمسائل اقتصادی زندگی ،قناعت وطبع بلندورضایت به داده های خداونداز رزق وروزی است. البته تلاش وبه کاربردن سلیقه وتدبیروآینده نگری ازسوی زن ومرد به ویژه دختران وپسران که تازه به دوران ازدواج وتشکیل خانواده قدم نهاده اند بسیار خوب ومطلوب است ومانع شرعی ندارد لیکن آنچه مذموم است مقایسه چشم وهم چشمی وحرص وطمع است.

 

3-3-41-سفارشات معصومین (ع)به زنان ودختران

   روزی پیامبر (ص) از اصحاب خود پرسید زن در چه حالتی به خدا نزدیکتر است؟ آنها جوابی نداشتند.حضرت فاطمه (س) سخن پیامبر را شنید و در پاسخ فرمود:« نزدیکترین حال زن به خدا هنگامی است که در درون خانه خود باشند» [56] 

   «روزی اسماء دختر ابوبکر- که خواهر عایشه بود به خانه پیامبر (ص) آمد در حالی که جامه ای نازک و بدن نما پوشیده بود. رسول اکرم روی خویش را از او برگرداند و فرمود: ای اسماء همین که دختر به حد بلوغ رسید، سزاوار نیست چیزی از بدن او دیده شود ،مگر این و این- و اشاره فرمود به چهره و قسمت مچ به پایین دست خودش.» [57]    

    امام حسین (ع) به حضرت زینب خواهر با وفایش فرمود: «خواهر جان پرهیزگاری پیشه کن. و بدان که اهل زمین می میرند و اهل آسمان نخواهند ماند و همه چیز هلاک می شود جز خداوند ی که آفریدگار را به قدرت خود آفرید و اوست یگانه بی همتا» [58]

    پیامبر اکرم فرمودند: «زن آسیب پذیر است.وقتی که ازخانه خارج میشود،شیطان اورااحاطه میکند واودروادی نفوذ شیطان قرار میگیرد.» [59]         

    امام صادق (ع)فرمود:« سزاوار نیست برای زن که خودرابدون زینت گذارد ،اگرچه باگردنبندی باشدکه خود راباآن زینت نماید.» [60]؛  ایشان فرمودند: «زن صالح ازهزار مردصالح بهتراست.» [61]

3-3-42- بدترین زنان درکلام پیامبر اکرم (ص)

    پیامبر اکرم فرمود: «بدترین زنان شما زنی است که کم حیا،ترش روی وزبان دراز وبدزبان باشد.» [62]درجایی دیگر فرمود: «بدترین زنان شما زن ناپاک ولجباز وسرکش است.» [63]هم چنین ایشان فرمودند: «ازبدترین زنان شما ،زن کینه توزی است که ازانجام کارهای زشت باکی ندارد.»[64]

 

[1] -ر.ک. قائمی ،علی ، نقش پدر درتربیت ،ص 39

[2] -مکارم الاخلاق ، ص220

[3] - ر.ک . قائمی ،علی ، نقش پدر درتربیت  ،ص 75

[4] - مطهری ، مرتضی ، نظام حقوق زن دراسلام ، تهران صدرا ،1379 ،ص 78

[5] -ر.ک . قائمی ،علی ،نقش پدر درتربیت ، ،ص 264

[6]-اکبری ،محمود، دختران ،پندها وهشدارها ، ص91

[7]- همان

[8]-همان

[9] - شرفی ،محمدرضا ، دنیای نوجوان ،ص 145

[10] - دبس ،موریس ، بلوغ (چه میدانم؟) ، ترجمه حسن صفاری ،انتشارات علمی ،ص65

[11] - خامنه ای ،علی ، فرهنگ وتهاجم فرهنگی ،تهران ،سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی ،1373 ، ص 20

[12] - موریس دبس ، مراحل تربیت ، ترجمه علی محمد کاردان ،دانشگاه تهران 1382 ،ص 193

[13] -ر.ک .قائمی سازندگی وتربیت دختران ،ص 277

[14] - ر. ک .منشور تربیتی دختران ، ص43

[15] - روم /21

[16] - یس /36

[17] - کیهان نیا، اصغر ، جوانان و ازدواج ، ص 15

[18] - بحارالانوار، ج100، ص219

[19] - همان ، ص221

[20] - بحارالانوار ج 16 ص223

[21] - وسائل الشیعه ج14ص3

[22] - همان ص51

[23]- محمدی ری شهری ،  میزان الحکمه، انتشارات دارالحدیث ،ح1178.

[24]- عطاردی، عزیزالله ، مسندالامام الرضا(ع) ، ج2، ص256.

[25] - مطهری ، مرتضی ،تعلیم و تربیت در اسلام  ،تهران ،صدرا، 1376، ص ۳۹۷

[26] -روزنامه نسل فردا ،شماره 3855 ،9/8/90

[27] - ر.ک . قائمی ، علی ،سازندگی وتربیت دختران ، ص213-215

[28] - الفیومی ، احمدالمقری ، مصباح المنیر ج1، دارالهجره ، 1405ه ق ، ص420

[29] -مصطفوی ، حسن ، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم ج1،تهران ، وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی ،1374 ،ص227

[30] - معین الاسلام ، مریم وناهید طیبی ، روان شناسی زن درنهج البلاغه ،قم ،بهشت بینش ،1383 ، ص 217

[31] - هاشمی رکاوندی ، سید مجتبی ،مقدمه ای بر روان شناسی زن ، ص 113

[32] - هاشمی رکاوندی ، سید مجتبی ، روان شناسی زن ، ص222

[33] - ر.ک . اکبری ، محمود ، دختران ،پندها وهشدارها ...،ص 108

[34] -قائمی ،علی ، سازندگی وتربیت دختران ،ص 215

[35] - مطهری ، مرتضی ، مسئله حجاب ، تهران صدرا ،ص 52

[36] -ر.ک .سازندگی وتربیت دختران ، صص 206-207

[37] - ر.ک .همان ص 207

[38] - ر.ک .بیانات رهبر دردیدار با اعضای شورای فرهنگی ،اجتماعی زنان ،جمعی اززنان پزشک متخصص ومسئولان اولین کنگره حجاب اسلامی به مناسبت میلاد حضرت زهرا (س) درتاریخ 4/10/1371

[39] - دشتی ،محمد ، نهج الحیات (فرهنگ سخنان حضرت فاطمه س ) ،مؤسسه تحقیقاتی امیرالمومنین (ع) ،1372 ،ص160،ح 87

[40] -احزاب /32

[41] -ر.ک . اکبری ،محمود ،دختران ،پندها وهشدارها ،(نکات تربیتی ویژه دختران جوان) صص 94-96

[42] - http:ahanne  s.com dchk  nik ni d.tft.html

[43] - مطهری ، مرتضی ،مسئله حجاب  ،صص 5-6

[44] -ر.ک . شریعتمداری ، علی ،حجاب وآزادی  ، قم ،سازمان تبلیغات اسلامی ،1368،ص 101- 103

[45] -ر.ک .سازندگی وتربیت دختران  ،ص216-217

[46] -ر.ک . تاجیک ،زهرا ،عفت ندای فطرت ،سازمان بسیج دانش آموزی وفرهنگیان ،1390،ص106- 108

[47] - شرفی ،محمدرضا ، دنیای نوجوان ، ص 307

[48] - جوادی آملی ، عبدالله ،زن درآینه جلال وجمال , ص 297

[49] - همان ،ص298

[50] - غافر/ ۴۳

[51] -ر.ک . قائمی،علی ، سازندگی وتربیت دختران  ،ص 57

[52] - اکبری ، محمود ، برای ریحانه ،انتشارات گلستان ادب ،1370، ص 20- 21

[53] -همان ص26

[54] - بحارالانوار، ج 103، ص 347

[55] -همان منبع

[56] - بحارالانوار ،ص92

[57] - مطهری ، مرتضی ، مسئله حجاب ،ص15

[58] -رسولی محلاتی ، هاشم ، نگاهی کوتاه به زندگی زینب کبری (س) ،تهران ،سازمان تبلیغات اسلامی ،1369،  ص34

[59] -عبدالوهاب عبداللطیف ، سنن ترمذی ،ج  3 ، بیروت ،دارالفکر ،1403 ه ق ، ص27

[60] - عاملی ،شیخ حر ، وسائل الشیعه ،ج1  ،قم ،موسسه آل البیت ،ص409

[61] - وسائل الشیعه ، ج14، ص124

[62] - بحارالانوار ،ج103ص240

[63] - وسائل الشیعه ، ج14ص9

[64] - مستدرک الوسائل ،ج14، ص165

پسندها (1)

نظرات (0)